سنجش اعمال در قيامت و موقفِ «ميزان»

 

يعقوب جعفرى

در فرهنگ اعتقادات اسلامى، يكى از باورهاى شناخته شده، عقيده به وجود «ميزان» در روز قيامت است كه در رديف موضوعاتى مانند نفخ صور و برزخ و اعراف و صراط و تطاير كتب و شفاعت و حوض، مورد تأكيد قرار گرفته است.

«ميزان» در اصل به معناى ترازوست، ولى به طور كنايه در حساب و كتاب دقيق و رعايت عدل و انصاف به كار مى‏رود و در برخى از كشورها ترازو مظهر عدالت و به صورت آرم و نشان مخصوص آن شناخته مى‏شود.

در قرآن كريم، در مقام بيان هدفهاى بعثت پيامبران، از نزول «ميزان» همراه با نزول كتاب به پيامبران خبر داده شده است:

لقد ارسلنا رسلنا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان ليقوم الناس بالقسط (حديد/25)

همانا پيامبران خود را با حجتهاى روشن فرستاديم و با ايشان كتاب و ميزان فروفرستاديم تا مردم به داد و انصاف برخيزند.

بدون شك، در اين آيه منظور از كتاب، قانون و شريعت و منظور از ميزان (ترازو) رعايت دقيق عدالت است.

ميزان در آيات و روايات

به طورى كه از آيات و روايات مربوط به روز قيامت استفاده مى‏شود، انسان در قيامت پس از زنده شدن، مراحل گوناگونى را طى خواهد كرد تا به جايگاه اصلى خود كه بهشت يا جهنّم و يا اعراف است برسد. اين مراحل را «مواقف» يا ايستگاهها مى‏نامند و هر موقفى ويژگيهاى خود را دارد. يكى از آن موقفها موقف «ميزان» است كه در آن به اعمال انسان رسيدگى دقيق مى‏شود.

در قرآن كريم در آيات متعددى، از اين موقف با كلماتى مانند: «وزن» و «موازين» ياد شده و روز قيامت روز حساب معرفى شده است. ما اكنون برخى از آيات مربوط به ميزان را در زير مى‏آوريم و سپس درباره ميزان و چگونگى آن توضيح خواهيم داد:

و الوزن يومئذ الحق فمن ثقلت موازينه فاولئك هم المفلحون و من خفت موازينه فاولئك الذين خسروا انفسهم (اعراف/8 ـ 9)

و سنجش كردارها در آن روز (رستاخيز) حق است، پس هركه ميزان كردارش سنگين باشد، ايشان رستگارانند و هركه ميزان كردارش سبك باشد، آنانند كه بر خويشتن زيان زده‏اند.

و نضع الموازين القسط ليوم القيامة (انبياء/47)

و در روز قيامت ترازوهاى دادگرى مى‏نهيم.

فاما من ثقلت موازينه فهو فى عيشة راضية و اما من خفت موازينه فامّه هاوية (قارعه/ 6 - 9)

پس هركس كه ميزان كردارش سنگين باشد، او در زندگانى خوشايندى است و امّا هركس كه ميزان كردارش سبك باشد، پس جايگاه اصلى او جهنم است.

همچنين در روايات معصومين(ع) هم به صورتهاى گوناگونى از موقف ميزان سخن گفته شده است. و آنها دو دسته‏اند: در دسته‏اى از آنها از ميزان در قيامت به طور كلى صحبت شده و در دسته ديگر معنا و مفهوم ميزان بيان شده است. روايات دسته دوم را در مقام بيان مفهوم ميزان، ذكر خواهيم كرد و اكنون چند روايت از دسته اول را نقل مى‏كنيم:

- قال رسول اللّه‏(ص): يابن مسعود، احذر يوما تنشر فيه الصحائف و تظهر فيه الفضائح، فانه تعالى يقول: «و نضع

(1)


الموازين القسط ليوم القيامة»(1).

پيامبر خدا به ابن مسعود فرمود: اى ابن مسعود از روزى بترس كه در آن نامه‏هاى اعمال منتشر شود و رسواييها آشكار گردد، همانا خداوند مى‏فرمايد: در روز قيامت ترازوهاى عدل و داد مى‏گذاريم.

ـ قال رسول اللّه‏(ص): مايوضع فى ميزان امرى‏ء يوم القيامة افضل من حسن الخلق.(2)

پيامبر خدا(ص) فرمود: در روز قيامت، در ميزان اعمال شخص، چيزى بهتر از اخلاق نيكو گذاشته نمى‏شود.

ـ قال رسول اللّه‏(ص): حبّى و حبّ اهل بيتى نافع فى سبعة مواطن... و عند الميزان و الحساب.(3)

پيامر خدا(ص) فرمود: محبت من و اهل بيتم در هفت جا سودمند خواهد بود... و نزد ميزان و نزد حساب.

- قال على (ع): و اما قوله تبارك وتعالى: «ونضع الموازين القسط» فهو ميزان العدل يؤخذ به الخلائق يوم القيامة، يدين اللّه‏ الخلق بعضهم من بعض بالموازين.(4)

على (ع) فرمود: و اما سخن خداوند: ترازوهاى عدل و داد مى‏گذاريم، منظور از آن، ترازوى عدلى است كه مردم در قيامت با آن مؤاخذه مى‏شوند وخداوند با آن ترازوها مردم را جزا مى‏دهد، و حق بعضى از مردم را از بعضى ديگر مى‏گيرد.

- عن ابى عبداللّه‏ (ع) فى قوله تعالى: «و نضع الموازين القسط ليوم القيامة» قال: الانبياء والاوصياء.(5)

امام صادق (ع) درباره سخن خداوند: و در قيامت ترازوهاى عدل مى‏گذاريم، فرمود: منظور پيامبران و اوصيا هستند. (يعنى وجود پيامبران و اوصيا وسيله سنجش اعمال است و اعمال مردم با آنها سنحيده مى‏شود.

ـ عن على بن الحسين(ع) قال: اعلموا عباداللّه‏ ان اهل الشرك لاينصب لهم الموازين و لاينشر لهم الدواوين و انما يحشرون الى جهنم زمرا و انما نصب الموازين و نشر الدواوين لأهل الاسلام.(6)

امام سجاد(ع) ضمن يك حديث طولانى فرمود: اى بندگان خدا، بدانيد كه در قيامت براى مشركان ميزان و ترازوى اعمال گذاشته نمى‏شود و دفتر و ديوان نخواهند داشت بلكه آنان گروه گروه به سوى جهنم كشيده خواهند شد، نصب ميزان و نشر نامه اعمال مخصوص اهل اسلام است.

منظور از ميزان چيست؟

با توجه به آيات و رواياتى كه آورديم، وجود ميزان در قيامت و سنجش اعمال مردم، از مسلمات اعتقادات اسلامى است و انكار آن، انكار يكى از ضروريات اسلام است، ولى آيا منظور از ميزان چيست و سنجش اعمال چگونه صورت خواهد گرفت، مطلبى است كه جاى گفت‏وگو و بررسى دارد.

بسيارى از اهل سنت براساس رواياتى كه از طريق آنان وارد شده است معتقدند كه ميزان همان ترازوست و در قيامت ترازو يا ترازوهايى نصب خواهد شد كه داراى دو كفه است و زبانه‏اى دارد كه در دست جبرئيل است و اعمال انسان از خير و شر در دو كفه آن قرار مى‏گيرد و كشيده مى‏شود. بعضى از آنها معتقدند كه اعمال انسان در قيامت تجسم مى‏يابد و به


1 - مكارم الاخلاق، ص 457.

2 - اصول كافى، ج 1، ص 100.

3 - بحارالانوار، ج 7، ص 248.

4 - التوحيد صدوق، ص 268.

5 - اصول كافى، ج 1، ص 419.

6 - كافى، ج 8، ص 85؛ امالى صدوق، ص 595.

(2)


صورت يك جسم در كفه ترازو نهاده مى‏شود و بعضى هم معتقدند كه اعمال انسان در صحيفه‏هايى نوشته مى‏شود و آن صحيفه‏ها در كفه قرار مى‏گيرد و بعضى هم گفته‏اند كه اعمال نيكو به صورت قيافه زيبا و اعمال بد به صورت قيافه زشت در مى‏آيد و آنها را در دو كفه ترازو قرار مى‏دهند.(1)

برخى از دانشمندان و متكلمان شيعه و اهل سنت معتقدند كه منظور از ميزان در قيامت اجراى عدالت در پاداش دادن به اعمال انسان و تعديل ميان عمل و جزاست. اين قول از برخى از متقدمان هم نقل شده است.

و بنا بر نقل قرطبى و ديگران، مجاهد و قتاده و ضحاك گفته‏اند: «كلمه ميزان به عنوان مَثَل ذكر شده و ترازويى در كار نيست بلكه منظور همان عدالت است».(2)

از جمله طرفداران اين قول شيخ مفيد است، او مى‏گويد: «منظور از موازين، تعديل ميان اعمال و جزاى آن و گذاشتن هر جزائى در جايگاه آن و رساندن هر صاحب حقى به حق خويشتن است. بنابراين معناى موازين آن نيست كه اهل حشو مى‏گويند كه در قيامت ترازوهايى مانند ترازوهاى دنياست كه دو كفه دارد و اعمال در آن گذاشته مى‏شود، چون اعمال از قبيل اعراض است و اعراض را نمى‏توان وزن كرد و اينكه اعمال به سنگين و سبكى متصف شده، از باب مجاز است و مراد از سنگينى انبوهى آن و شايستگى ثواب بزرگ و مراد از سبكى كمى آن، و عدم استحقاق ثواب است.»(3)

همو در كتاب ديگرش مى‏گويد: «ميزان عبارت است از تعديل ميان اعمال و آنچه كه در برابر آن استحقاق خواهد يافت و كسانى كه اين تعديل را انجام خواهند داد مباشران حساب از امامان آل محمّد(ص) هستند و همه محدثان اماميه بر آن اتفاق نظر دارند.»(4)

شيخ طوسى نيز همين عقيده را دارد و در تفسير خود در مفهوم ميزان، چهار قول نقل مى‏كند كه چهارمى آنها قول مجاهد است كه گفته است: وزن عبارت است از عدل در آخرت و اينكه در آنجا به كسى ظلم نخواهد شد. شيخ طوسى پس از نقل اين قول گفته است كه اين قول بهترين قول است.(5) و در يكى از كتابهاى كلامى خود گفته است: بعضيها گفته‏اند كه ميزان عبارت است از عدل و مساوات و تقسيم صحيح، و اين وجه خوبى است كه با فصاحت كلام تناسب دارد.(6)

طبق اين عقيده، در قيامت سنجش ميان اعمال خوب و بد انسان نخواهد بود، بلكه سنجش ميان اعمال و پاداش آن خواهد بود و مطابق با عمل پاداش يا كيفر داده خواهد شد.

قاضى عبدالجبار معتزلى اين عقيده را رد مى‏كند و مى‏گويد: اگر ميزان همان عدل باشد، سنگينى و سبكى آن معنا ندارد پس مراد از ميزان همان ترازوست كه ميان ما معروف است. او در توجيه اينكه اعمال كه از قبيل اعراض است چگونه توزين مى‏شود، مى‏گويد: طاعات در صحيفه‏هايى قرار داده مى‏شود و گناهان هم در صحيفه‏هاى ديگر و هر كدام در يك كفه ترازو گذارده مى‏شود.(7)

اين سخن قاضى كه اگر ميزان به معناى عدل باشد سبكى و سنگينى معنا ندارد، سخن ناصوابى است؛ زيرا به عقيده طرفداران اين قول منظور از سنگينى، كثرت عمل خوب و منظور از سبكى، كمى عمل خوب است.

در تأييد قول شيخ مفيد و همفكران او مى‏توان به رواياتى از حضرات معصومين(ع) استناد كرد:

اميرالمؤمنين(ع) درباره اين سخن پروردگار: «و نضع الموازين القسط ليوم


1 - رجوع شود به: ابن حجر، فتح البارى، ج 13، ص 449.

2 - تفسير قرطبى، ج 11، ص 293.

3 - شيخ مفيد، تصحيح الاعتقاد، ص 114.

4 - اوائل المقالات، ص 79.

5 - التبيان، ج 4، ص 352.

6 - الاقتصاد الهادى الى الرشاد، ص 137.

7 - شرح الاصول الخمسة، ص 497. سخن قاضى مخالف با گروهى از همفكران معتزلى اوست كه ميزان در روز قيامت را به معناى ترازويى كه دو كفه دارد، قبول ندارند و به معناى عدل مى‏دانند (كشف المراد، ص 575).

(3)


القيامة» فرمود: فهو ميزان العدل يؤخذ به الخلائق يوم القيامة، يدين اللّه‏ الخلق بعضهم من بعض بالموازين.(1) آن همان ميزان عدل است كه در روز قيامت مردم با آن مؤاخذه مى‏شوند و خداوند به وسيله همان ميزانها بعضى از مردم را از بعضى ديگر جزا مى‏دهد.

روى هشام بن الحكم انه سأل الزنديق أبا عبداللّه‏(ع) فقال: أوليس توزن الاعمال؟ قال: لا، انّ الاعمال ليست باجسام و انما هى صفة ما عملوا و انّما يحتاج الى وزن الشى‏ء من جهل عدد الاشياء ولايعرف ثقلها و خفّتها وانّ اللّه‏ لا يخفى عليه شى‏ء، قال: فما معنى الميزان؟ قال: العدل. قال: فما معناه فى كتابه «فمن ثقلت موازينه»؟ قال: فمن رجّح عمله.(2)

هشام بن حكم مى‏گويد: زنديقى از امام صادق(ع) پرسيد كه آيا اعمال وزن نخواهد شد؟ فرمود: نه، اعمال به صورت اجسام نيست بلكه صفت آن چيزى است كه عمل كرده‏اند، و كسى به وزن كردن چيزى احتياج دارد كه عدد اشياء را نداند و سنگينى و سبكى آن را نشناسد و چيزى بر خداوند پوشيده نيست. زنديق گفت: پس معناى ميزان چيست؟ فرمود: عدل. گفت: معناى اين سخن خدا در كتابش چيست: «هر كس موازين او سنگين شود...»؟ فرمود: كسى كه عمل او نيكو باشد.

ملاصدرا در بحث مفصلى درباره ميزان آن را به پنج قسم تقسيم مى‏كند(3) و سپس مى‏گويد: و اما ميزان اعمال، بدان‏كه هر عملى از اعمال بدنى تأثيرى در نفس دارد، پس اگر از قبيل حسنات و طاعات باشد مانند نماز و روزه و حج و زكات و جهاد و غير آنها، در نورانى شدن نفس و رهايى آن از اسارت شهوات و پاكى آن از تاريكيهاى هيولى و جذب آن از دنيا به آخرت و از منزل پست به محل بالا تأثير مى‏كند، و هر عملى اندازه معينى در ايجاد نورانيت و پاكى دارد و چون حسنات زياد شد به مقدار افزونى آن، مقدار تأثير و تنوير آن افزايش مى‏يابد و همچنين هر عملى از اعمال بد اندازه معينى از تأثير در تاريك ساختن و تيره كردن گوهر نفس دارد... او اضافه مى‏كند: اين حالتها در دنيا از مردم پوشيده است، ولى در قيامت كه پرده‏ها برداشته مى‏شود، حقيقت امر آشكار مى‏گردد و هركسى مقدار كوشش و عمل خود را در مى‏يابد و رجحان يكى از دو كفه ترازوى خود را مى‏بيند.

او اضافه مى‏كند كه نفس انسان مانند دو كفه ترازو به دو طرف كشيده مى‏شود، يكى به طرف پايين يعنى جهنم و ديگرى به طرف بالا يعنى بهشت و در روز قيامت كه ميان اين دوكفه، تعارض و كشش به دو طرف واقع مى‏شود، خداوند بزرگ با ترجيح يكى از دو كفه به وارد شدن شخص به بهشت يا جهنم حكم خواهد داد.(4)

طبق اين بيان، ميزان عبارت از اندازه نورانيت و تاريكى نفس انسان در دنيا در اثر حسنات و سيّئات است و در قيامت از آن پرده برداشته مى‏شود و مقدار حسنات و سيّئات مشخص و آشكار مى‏گردد.

اين سخن، سخن درستى است، ولى تطبيق آن با «ميزان» كه مربوط به قيامت است و در قرآن و حديث آمده است، مشكل است و با ظواهر آن سازگارى ندارد و از اين تعبير قرآن: «و نضع الموازين القسط» استفاده مى‏شود كه ميزان در همان روز قيامت به وجود خواهد آمد، نه اينكه از دنيا همراه با انسان به قيامت منتقل شود.

به نظر ما، وجود حقيقتى به نام ميزان در قيامت كه وسيله سنجش اعمال باشد، از نظر متون اسلامى از مسلمات است و جاى بحث ندارد و چيزى نيست كه بتوان با استدلالهاى عقلى آن را رد و يا اثبات كرد و يا چگونگى آن را بيان نمود، ولى با بررسى دقيق آيات مربوط به ميزان چنين به نظر مى‏رسد كه آيه دلالت ندارد بر اينكه اعمال خوب انسان با اعمال بد او سنجيده مى‏شود، بلكه اعمال خوب به تنهايى مورد سنجش قرار مى‏گيرد، اگر سنگين باشد اهل نجات است و اگر سبك باشد مجازات مى‏شود ولذا در روايتى كه پيشتر از امام سجاد(ع) نقل كرديم، آن حضرت فرمودند كه


1 - التوحيد صدوق، ص 268.

2 - الاحتجاج طبرسى، ج 2، ص 352.

3 - الأسفار الأربعة، ج 9، ص 300. تقسيم ميزان به پنج قسم در بعضى از كتابهاى ديگر ملاصدرا هم آمده است، مانند: اسرار الآيات، ص 209.

4 - الأسفار الأربعة، ج 9، ص 303 - 304.

(4)


اهل شرك ميزان ندارند و ميزان براى اهل اسلام است.

حال مى‏گوييم: براى سنجش و اندازه‏گيرى هر چيزى وسيله‏اى مناسب با آن لازم است، مثلاً اندازه‏گيرى فشار خون و حرارت و برودت و رطوبت و ارتفاع و عيار فلزات و مانند آنها، هركدام وسيله و ابزار خاص خود را دارد. در قيامت هم وسيله‏اى براى اندازه‏گيرى و تعيين سبكى و سنگينى اعمال خوب وجود خواهد داشت كه همان ميزان است. با توجه به اينكه در قرآن از سنگينى و سبكى اعمال صحبت شده بايد حد وسطى باشد كه بالاتر از آن سنگينى و پايين‏تر از آن سبك باشد و بتوان به آن ميزان گفت.

به نظر مى‏رسد كه اعمال نيك انسان با آن عملى كه قابل قبول خداست، سنجيده خواهد شد، به اين معنى كه مثلاً نمازهاى انسان با يك نمازى كه مورد قبول خداست مقايسه مى‏شود كه اگر سنگين‏تر از آن باشد اهل نجات و اگر سبك‏تر از آن باشد اهل عذاب است، البتّه اگر هم مساوى باشد باز مورد رضايت خداست و آيات فرد شاخص و فرد نازل را بيان مى‏كند.

شايد سرّ اينكه در روايتى از امام صادق(ع) انبياء و اوصياء به عنوان ميزان در روز قيامت معرفى شده‏اند(1) و يا به اميرالمؤمنين(ع) «ميزان الاعمال» گفته شده است(2)، همين باشد، چون اعمال آنها به صورت صحيح واقع مى‏شود و مى‏تواند معيار سنجش درستى و نادرستى اعمال ديگران باشد، البتّه منظور اين نيست كه اعمال مردم از نظر كيفيت و كمال بايد مانند اعمال آنها يا حتى بالاتر از آن باشد، چون چنين چيزى امكان ندارد، بلكه اعمال مردم فقط از لحاظ صحت و درستى با اعمال آنها سنجيده مى‏شود.

 


1 - كافى، ج 1، ص 419.

2 - بحارالانوار،ج 97، ص 287.